هدف این پژوهش بررسی دگرگونیهای واجی خوشههای همخوانی آغازی در روند تحول صورتهای بازسازیشدة ایرانی باستان، و در مواردی صورتهای فارسی باستان یا اوستایی، است. در این پژوهش دگرگونیهای واجی منجر به تعدیل این خوشهها در روند اشتقاقِ 398... more
هدف این پژوهش بررسی دگرگونیهای واجی خوشههای همخوانی آغازی در روند تحول صورتهای بازسازیشدة ایرانی باستان، و در مواردی صورتهای فارسی باستان یا اوستایی، است. در این پژوهش دگرگونیهای واجی منجر به تعدیل این خوشهها در روند اشتقاقِ 398 مشتق فارسی نو که صورت باستانیِ آنها واجد خوشة همخوانی آغازی است، در دو بخش خوشههای دوهمخوانی و خوشههای سههمخوانی، بررسی شده است. مهمترین نتایج پژوهش بدین شرحند: الف. تقسیمبندی دقیق دگرگونیهای واجی با بذل توجه به دگرگونیهای صوتی همخوانها و ارائة فهرستی از 6 دستة اصلی دگرگونیهای واجی خوشههای دوهمخوانی (با 15 تنوع) و 3 دستة اصلی دگرگونیهای واجی خوشههای سههمخوانی (با 6 تنوع)؛ ب. در 35 خوشة دوهمخوانی آغازی، فعالترین دگرگونیهای واجی بهترتیب درج واکة میانهشت، حذف همخوان دوم و تحول همخوان اول، و حذف همخوان اول بودهاند. ج. در 4 خوشة سههمخوانی آغازی، فعالترین دگرگونیهای واجی بهترتیب حذف همخوان اول و سوم، و حذف همخوان اول و درج واکة میانهشت بودهاند.
شاهنامة فردوسی یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار حماسی ایران و جهان است و این ارزش و اعتبار آن تنها نتیجة آرایش صحنهها و ارائة تصویر مناسب با موضوع و صور حسی خیال نیست، بلکه گزینش کلمات و ترکیبات به کار رفته در جملات در ماندگاری این اثر... more
شاهنامة فردوسی یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار حماسی ایران و جهان است و این ارزش و اعتبار آن تنها نتیجة آرایش صحنهها و ارائة تصویر مناسب با موضوع و صور حسی خیال نیست، بلکه گزینش کلمات و ترکیبات به کار رفته در جملات در ماندگاری این اثر به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان نقش بهسزایی بازی کرده است. از اینرو طرح این پرسش که اساساً «سخن» و کلام در دیدگاه او چه جایگاه و معنایی داشته بیسبب نیست.
این جستار در نظر دارد تا معنای واژة «سخن» را در شاهنامة فردوسی مورد بررسی قرار دهد. به نظر میرسد که فردوسی در معناهای مختلفی از واژة «سخن» استفاده کرده است و این خود نشان از اهمیت و جایگاه کلام و «سخن» نزد فردوسی دارد. اما این پرسش مطرح است که آیا برخی از این معناها با مفاهیم همین واژه در متون پهلوی مطابقت دارند یا خیر. به همین منظور علاوه بر بررسی معنای «سخن» در شاهنامه به بررسی معناهای در نظر گرفته شده برای این واژه در متون فارسی میانة زردشتی نیز پرداخته خواهد شد. از سوی دیگر به سبب اهمیتی که کلام و «سخن» در اندیشة فردوسی دارد ردپای این اهمیت در اندیشة ایران باستان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله برای رسیدن به اهداف خود از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره خواهد برد و تلاش دارد تا با رویکرد معنیشناسی، معناهای گوناگونی را که برای واژة «سخن» در شاهنامه و متون پهلوی در نظر گرفته شده است مورد بررسی قرار دهد.
این جستار در نظر دارد تا معنای واژة «سخن» را در شاهنامة فردوسی مورد بررسی قرار دهد. به نظر میرسد که فردوسی در معناهای مختلفی از واژة «سخن» استفاده کرده است و این خود نشان از اهمیت و جایگاه کلام و «سخن» نزد فردوسی دارد. اما این پرسش مطرح است که آیا برخی از این معناها با مفاهیم همین واژه در متون پهلوی مطابقت دارند یا خیر. به همین منظور علاوه بر بررسی معنای «سخن» در شاهنامه به بررسی معناهای در نظر گرفته شده برای این واژه در متون فارسی میانة زردشتی نیز پرداخته خواهد شد. از سوی دیگر به سبب اهمیتی که کلام و «سخن» در اندیشة فردوسی دارد ردپای این اهمیت در اندیشة ایران باستان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله برای رسیدن به اهداف خود از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره خواهد برد و تلاش دارد تا با رویکرد معنیشناسی، معناهای گوناگونی را که برای واژة «سخن» در شاهنامه و متون پهلوی در نظر گرفته شده است مورد بررسی قرار دهد.
زمانی که شَمشی-ادد پنجم، شاه قدرتمند آشور و جانشین شلمانسر سوم از پسِ طغیان برادر خود برآمد، جهانی از مردمان و سکونتگاههای شرقی تازهای پیش روی او و سپاهش ظهور کرد. از میان این مردمان، مادیها و شهر شاهانه آنها، سَگبیتَ، یکی از... more
زمانی که شَمشی-ادد پنجم، شاه قدرتمند آشور و جانشین شلمانسر سوم از پسِ طغیان برادر خود برآمد، جهانی از مردمان و سکونتگاههای شرقی تازهای پیش روی او و سپاهش ظهور کرد. از میان این مردمان، مادیها و شهر شاهانه آنها، سَگبیتَ، یکی از جالبترین سرنوشتهای رزمی در تاریخ غرب فلات ایران را رقم زدهاند. شاه آشور با پیروزی بر این شهر، توانست بر قلمروی بزرگی دست یابد و بدین روی، پس از پدر خود، پایهگذار عصر تاراج مردمان مادی در دو سده آینده گردد. این که بر سر شهر شاهانه و متعلق به سده نهم پیش از میلاد سَگبیتَ چه آمد و آیا ارتباطی میان آن و اکباتانا در متون یونانی و هَگمَتانَ یا هگمتانه در کتیبه داریوش اول در بیستون برقرار است یا خیر، هدفی است که این پژوهش در پی آن است. همچنین رابطه میان محتوای تاریخی و اساطیری متون مرتبط با پیدایی این شهر، موضوعی است که این پژوهش به آن پرداخته است. مقاله پیش رو نشان میدهد که گرچه از منظر جغرافیایی، میان سَگبیتَ و بیت-ساگبات با هگمتانَ، مشابهتی وجود ندارد، اما نام و یاد آن دو و نیز نزدیکی حدود جغرافیایی آن، پدیدارگر هگمتانَ یا اکباتانا در سده بعدی شد.
این پژوهش دربارة بررسی دو موضوع مهم از اقدامات «یوحنای دیلمی»، قدیس سریانی، است که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم میلادی و بعد از استیلای اعراب و در زمان «عبدالملک بن مروان» حاکم اموی در ایران زندگی میکرده است. این دو موضوع، یکی... more
این پژوهش دربارة بررسی دو موضوع مهم از اقدامات «یوحنای دیلمی»، قدیس سریانی، است که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم میلادی و بعد از استیلای اعراب و در زمان «عبدالملک بن مروان» حاکم اموی در ایران زندگی میکرده است. این دو موضوع، یکی ارتباط راهبان مسیحی از جمله وی با حاکمان و اشراف زادگان و دیگری انتخاب زبان پارسی به عنوان زبان صومعه در ناحیه « ارجان پارس» بود که به نظر می رسد هر دو با پیشینة دینی، فرهنگی و زبانی ایرانیان مرتبط بودند و با وجود مخالفت ها حتی از سوی برخی سراسقفان و راهبان سریانیزبان کلیسای سریانی شرقی که ذهنیت نامناسب دربارة پیشینة ایرانیان قبل از اسلام داشتند توسط یوحنای دیلمی در آن برهة زمانی سرزمین ایران انجام شدند. با توجه به بررسی های به عمل آمده، به نظر می رسد که این دو موضوعِ قابل تاُمل نه تنها موجبات گسترش دین مسیحی را در بین ایرانیان آن خّطه در آن زمان فراهم نمودند، بلکه مقاومت پارسیزبانان باعث شد تا زبان پارسی جایگزین زیانی غیر ایرانی در دعا و مناجات صومعة پارسیزبانان گردد و بدینگونه زبان پارسی ضمن یافتن جایگاهی در آیین مسیحیت ایرانی، به موجودیت خود نیز ادامه داد.
مادیان هزار دادستان یا مجموعه هزار داوری، متنی به خط و زبان پهلوی متعلق به دورۀ پایانی سلسلۀ ساسانیان است. محتوای این متن منحصرا حقوقی است بدون آنکه به موضوعات دینی اشاره کند. قوانین مطرح در این متن بیشتر مدنی است و به ندرت به حقوق جزایی... more
مادیان هزار دادستان یا مجموعه هزار داوری، متنی به خط و زبان پهلوی متعلق به دورۀ پایانی سلسلۀ ساسانیان است. محتوای این متن منحصرا حقوقی است بدون آنکه به موضوعات دینی اشاره کند. قوانین مطرح در این متن بیشتر مدنی است و به ندرت به حقوق جزایی اشاره میکند. مسائلی مانند شراکت، ازدواج، طلاق، پرداخت بدهی، ضمانت، ارث، اجاره، فرزندخواندگی و ... در این متن مطرح شده است. عدالت ترمیمی با تاکید بر ترمیم و جبران خسارتهای بزهدیده و مسئول کردن بزهکار در برابر جرمی که مرتکب شده، میکوشد آشتی بین گروهها و در نهایت در جامعه برقرار کند. برای رسیدن به این مهم، عناصری چون داوطلبانه بودن، اظهار حقیقت، رودررویی، توافق، حمایت و غیر علنی بودن مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. هدف این مقاله بررسی عناصر ترمیمی در متن مادیان هزار دادستان است و میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا عناصر ترمیمی نام برده شده در این متن حقوقی دیده میشود و آیا قابل بررسی است؟ بررسیها، شواهدی از وجود این عناصر را ثابت میکند که به چند مورد آن اشاره میشود: در عنصر داوطلبانه بودن، فرد مرگارزان، هر گاه بهصورت داوطلبانه خود را تسلیم میکرد، این اقدام او موجب میشد، مجازات مرگ از وی برداشته شود. در اظهار حقیقت، هر گاه فردی از تناقضگویی به راستگویی متمایل میشد، محکوم نمی-شد زیرا بررسی در مسیر درست خود که رفع آسیب بود، قرار میگرفت. در رودروریی، کاربرد ضمایر «من» و «تو» در متن مادیان، نشان میدهد دو طرف رودرروی یکدیگر قرار میگرفتند و با هم گفتگو میکردند.
مناسک ها و آیین ها همواره نقش مهمی در حوزه عملی دین داشته اند که در مورد دین زرتشتی نیزصادق است . متون اوستا را بر مبنای کاربرد آیینی که دارند میتوان به دو دسته تقسیم کرد متونی که در مراسم آیینی توسط موبدان ودرداخل آدریان قرائت می شود... more
مناسک ها و آیین ها همواره نقش مهمی در حوزه عملی دین داشته اند که در مورد دین زرتشتی نیزصادق است . متون اوستا را بر مبنای کاربرد آیینی که دارند میتوان به دو دسته تقسیم کرد متونی که در مراسم آیینی توسط موبدان ودرداخل آدریان قرائت می شود مانند یسنا ویسپرد و وندیداد و دسته دوم متون اوستا مانند یشتها وخرده اوستا است که شامل دعاها و سرودهایی است که می توانددربیرون از آدریان و توسط دیگر افراد جامعه نیز قرائت شود. متونی که نقش آیینی داشته اگر چه شکل کهن آن بر اساس دست نویس ها تغییر یافته وبه شکل ساده تردر آمده اما باقی مانده و از بین نرفته است. یکی از مراسمها یی که کهن ترین شالوده مراسم آیینی عبادی زرتشتی را تشکیل می دهد مراسم یزشن خوانی یا یسنا خوانی است . منبع اصلی ما برای مراسم یسنا خوانی دست نویس های اوستا است که درطول تاریخ بوسیله موبدان نوشته و یا گردآوری شده است که این دست نویس ها در حکم ابزارکار برای موبدان در هنگام برگزاری مراسم یسنا خوانی بوده و یکی از بهترین منابعی هستند که از طریق آنها می توان شکل کهن یسناخوانی وروند تاریخی وتحولات آن را دنبال کرد. هدف ازاین مقاله معرفی دست نویس کرمان است که دست نویس آیینی است وبرای خواندن در مراسم یزشن به کار می رفته است و متعلق به مجموعه خانوادگی موبد رشید رستمی است که در موزه زرتشتیان در آدریان کرمان نگهداری می شود.
بررسی اندرزنامههای پهلوی، به ما نشان میدهد که دوستی پیش از آنکه به عنوان یک مفهوم اجتماعی مطرح شود، یک صفت فردی است. به این معنا هر فردی نخست باید با بهرهگیری از تعالیم نیک، به خویِ «بهدوستی» متصف شود و سپس در راه دوستی و اندوختن دوست... more
بررسی اندرزنامههای پهلوی، به ما نشان میدهد که دوستی پیش از آنکه به عنوان یک مفهوم اجتماعی مطرح شود، یک صفت فردی است. به این معنا هر فردی نخست باید با بهرهگیری از تعالیم نیک، به خویِ «بهدوستی» متصف شود و سپس در راه دوستی و اندوختن دوست نیک بکوشد. فهم درست دوستی و شناخت دوستان نیک، یکی از مفاهیم بنیادی اندرزنامههای ساسانی است که نقش مهمی در درک صحیح اندیشههای ایشان ایفا میکند. ازاینرو پژوهش حاضر میکوشد پاسخ روشنی به این پرسش دهد که؛ دوستی چه جایگاهی در اندرزنامههای ساسانی دارد و این اندیشه چگونه سامان مییابد؟ یافتههای این پژوهش (که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است)، بیانگر آن است که اندرزهای پهلوی، در هر دو گونۀ دینی و تجربی تأکید بسیار بر دوستی دارد. تعالیم اندرزنامههای دینی، با هدف رستگاری روان، بر دوستاری روان و زیستن به دلخواه او استوار است. همچنین اندرزهای تجربیـعملی، در پرتو رسیدن به رستگاری و سلامت روان، بر روابط دوستانۀ مردمان و نیکزیستی در سایۀ بهدوستی تأکید میورزد. اندرزهای دوستمحورِ پهلوی بیانگر اندیشهای است که در نظر دارد به یاری دوستی، دیوان را نابود کند و با برقراری امنیت و آرامش، آفرینش و پرورش مردمان نیک را استمرار بخشد. از این رو جانمایۀ اندیشۀ دوستی، «مردمدوستی» است که از آن به قانونِ اورمزد تعبیر شده است. در این راه (که پسند دیوان نیست)، همواره هشدارهایی نسبت به دوری از دوستنمایان فریفتار ارائه میشود و برای شناخت دوست نیک از شریر خوددوست، از نقش نیکان و همپرسگی با ایشان سخن میرود.
پژوهش حاضر به کارنامه مطالعات ایرانشناسی انجمن آسیایی پاریس با تکیه بر ارگان رسمی آن، نشریه آسیایی، میپردازد. از آنجا که از ابتدا، مقالات متعددی مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایران در این نشریه وجود دارد، با توجه به دادههای استخراج شده از... more
پژوهش حاضر به کارنامه مطالعات ایرانشناسی انجمن آسیایی پاریس با تکیه بر ارگان رسمی آن، نشریه آسیایی، میپردازد. از آنجا که از ابتدا، مقالات متعددی مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایران در این نشریه وجود دارد، با توجه به دادههای استخراج شده از نشریه در صد سال نخست فعالیت انجمن، با تحلیل کمی و کیفی و بررسی مقالات و مطالعات ایرانشناسی موجود در آن، میتوان جایگاه ایران را از همان ابتدا در مطالعات شرق-شناسی انجمن مشخص کرد و رویکردهای ادوار مختلف در نسبت با موضوعات مختلف ایرانشناسی و جایگاه مختلف مکاتب علمی به ویژه فیلولوژی و زبانهای باستانی را ملاحظه نمود و تاثیر و تاثرات و ارتباطات علمی و فرهنگی میان ایرانیان و ایرانشناسان مطرح فرانسوی را مشاهده کرد. در ذیل این مطالعات، آگاهیهای دیگری همچون انگیزهها، دغدغهها و اهداف حامیان و اولویتهای پژوهشی و ماموریتهای تعریف شده انجمن نیز بدست آمده که در نهایت با بررسی تمامی این موارد ملاحظه میشود که رویکرد اصلی انجمن در قبال ایران بیشتر حول محور فرهنگ و توجه به تاریخ بودهاست و شرقشناسان انجمن ضمن تعهد نسبت به کشور خود، عملکردشان همواره رنگ و بو و جهت علمی داشتهاست و ارتباطاتشان با ایرانیان همواره دوستانه و توام با احترام بودهاست. نتیجه حاضر، فارغ از برداشتها و نظرات شرقشناسان اروپایی به ویژه فرانسوی بوده و صرفا مرتبط با انجمن آسیایی و ایرانششناسان انجمن است.
در دنیای امروز رسانه نقش بسیار گسترده ای در انتقال پیام و ارتباطات اجتماعی دارد.بررسی ها در ایران باستان نشان می هد که انتقال پیامها از طریق انسان،پرندگان،نمادها و نشانه ها(آتش،مناره،نقاره،حجاری و..) انجام می شده است. در حکومتهای ایران... more
در دنیای امروز رسانه نقش بسیار گسترده ای در انتقال پیام و ارتباطات اجتماعی دارد.بررسی ها در ایران باستان نشان می هد که انتقال پیامها از طریق انسان،پرندگان،نمادها و نشانه ها(آتش،مناره،نقاره،حجاری و..) انجام می شده است. در حکومتهای ایران باستان به علت درگیری مداوم با بیگانگان به ویژه درگیریهای اشکانیان و ساسانیان با رومیان دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی نقش مؤثرتری داشته است. ولی در مجموع دستگاه خبر گیری و خبر رسانی در اوایل حکومت حکومت هخامنشیان نسبت به سلسله های اشکانی و ساسانی گسترده تر و سامان یافته تر بوده است و پایه ای برای سلسله های بعدی شده است. حال سوال این است که آیا درایران باستان رسانه اهمیت داشته است.در انتقال ودریافت پیام از چه رسانه هایی استفاده می کردند، آیا در این انتقال پیام، سیر تحولی وجوداشته، در کدام سلسله های ایران باستان خبر رسانی و خبر گیری متنوع تر بوده است؟ نتیجۀ پژوهش نشان می دهد خبر رسانی و خبر گیری مهم بوده است چرا که از این طریق به اعمال قدرت پادشاه،جلوگیری از شورشها،نظارت بر رفتار ایالت های تابعه و مقابله با هجوم دشمنان کمک های شایانی می شده است.
برای انجام کار از منابع موجود در کتابخانهها استفاده شده است، و روش شناسی پژوهش ماهیتی روایتی- نقلی دارد.
برای انجام کار از منابع موجود در کتابخانهها استفاده شده است، و روش شناسی پژوهش ماهیتی روایتی- نقلی دارد.
این پژوهش به بررسی «نفرین» در کتیبههای شاهی ایلامی، در ارتباط با حفاظت از «نام» و یک موقعیت سیاسی ویژه، میپردازد. بهطور کلی نفرینها شرطی را مطرح میکنند که در صورت نادیده گرفته شدن، به فعلیت درآمده و از عاملی انسانی یا عمدتاً... more
این پژوهش به بررسی «نفرین» در کتیبههای شاهی ایلامی، در ارتباط با حفاظت از «نام» و یک موقعیت سیاسی ویژه، میپردازد. بهطور کلی نفرینها شرطی را مطرح میکنند که در صورت نادیده گرفته شدن، به فعلیت درآمده و از عاملی انسانی یا عمدتاً غیرانسانی میخواهند تا فرد خطاکار را مجازات کند. بررسی نمونههای موجود در کتیبههای مورد نظر این مسئله را روشن میکند که «نفرین»، ابزاری با کارکردی دوگانه، نخست به منظور حفظ «نام» پادشاه و شهبانو به کار میرفت. «نام» در حوزۀ معنایی وسیع خود «فرزند» و «ادامۀ نسل» را نیز شامل میشد. در واقع، این پژوهش نشان میدهد که پادشاه چگونه در قالب «نفرین» از خدایان میخواهد تا افزون بر نام خود، نسل شاهی را نیز از گزند حفظ کنند. کاربرد دیگر آن است که در شرایط بغرنج سیاسی، نمونۀ ویژهای از نفرین مورد استفاده قرار گرفته است تا موقعیت شاه را همچنان پابرجا نشان دهد. از آنجا که تا کنون کمتر به مسئلۀ نفرین در کتیبههای شاهی ایلامی پرداخته شده، این مطالعه گامی است به سوی پر کردن جای خالی چنین پژوهشی در حوزۀ ایرانشناسی. این پژوهش، با رویکرد زبانی-تاریخی، به صورت کتابخانهای و بر اساس مجموعه کتیبههای شاهی منتشرشده، انجام شده است.
آیینهای سوگواری از کهنترین آیینهای تاریخ است. نگاهی به تاریخ و خاستگاه این آیینها نشان می دهد آیینهای سوگواری عمومی و رسمیتیافته، در بیشتر نقاط جهان عصر باستان از منشاء اسطورههای زایش و رستخیز مایه گرفته و قرنها ادامه داشته-اند.... more
آیینهای سوگواری از کهنترین آیینهای تاریخ است. نگاهی به تاریخ و خاستگاه این آیینها نشان می دهد آیینهای سوگواری عمومی و رسمیتیافته، در بیشتر نقاط جهان عصر باستان از منشاء اسطورههای زایش و رستخیز مایه گرفته و قرنها ادامه داشته-اند. آنچه بررسی تاریخی این آیینها را در ایران قابل توجه میسازد، بقا و تداوم این آیینها در ایران تا به امروز است. مهمترین و مستندترین آیین سوگواری در ایران پیش از تاریخ، «سوگ سیاوش» است که در گستره وسیعی از مرزهای فرهنگی ایران همهساله برقرار بوده و حتی با تغییر شرایط و از بین رفتن ضرورتهای اجتماعی مولد آیین، در طول تاریخ ایران پیش از اسلام قابل ردیابی است. با توجه به اهمیت ملی و تداوم تاریخی این آیینها تا به امروز، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که زیرساختها و منشاء اسطورهای، فرهنگی و ایدئولوژیک این آیینهای سوگواری در ایران پیش از اسلام چه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و نتیجه بهدست آمده مبین این است که اصلیترین شکل آیینهای سوگواری در ایران پیش از اسلام، به ظن قوی، بازمانده آیینهای بسیار کهن جوامع کشاورزی است که به مرور زمان و تحت تاثیر عوامل و ضرورتهای تاریخی، در داستان شهادت و رستخیز حماسی سیاوش متجلی شده و به عنوان جزئی از آیینهای سیاوشی در ایران باستان به بقای خود ادامه داده-است.
در اساطیر ایرانی کمتر نام و نشانی از وئیکرد مییابیم و در اندک متون بازمانده از ایران پیش از اسلام، به اختصار به این نکته که او برادر هوشنگ است و بانی امر کشاورزی که لقب پیشدادی نیز داشته، بسنده شده است. در متون اسلامی نیز با وجود آنکه از... more
در اساطیر ایرانی کمتر نام و نشانی از وئیکرد مییابیم و در اندک متون بازمانده از ایران پیش از اسلام، به اختصار به این نکته که او برادر هوشنگ است و بانی امر کشاورزی که لقب پیشدادی نیز داشته، بسنده شده است. در متون اسلامی نیز با وجود آنکه از او به عنوان پیامبر یاد شده، اما چندان خبری از او نیست و ابوریحان بیرونی شاید از معدود نویسندگانی باشد که قدری مبسوطتر به این شخصیت توجه کرده و زمینه را برای ارائۀ فرضیاتی دربارۀ او، خاستگاه، وظایف و نسبتش با طبقات اجتماعی فراهم آورده است. او با یکی انگاشتن دهقانی و کتابت، طبقۀ دهقانان را همشأن طبقۀ دیبران دانسته و ستارۀ تیر (عطارد) را ستارۀ ویژۀ نویسندگان و دهقانان برشمرده است. این مقاله بر آن است ضمن بررسی پایگاه طبقۀ دهقانان و نقش آنان در انتقال فرهنگ و ادب ایران باستان به دوران اسلامی و نسبت ایشان با طبقۀ دبیران و قشر فرهیختۀ جامعۀ ایرانی، به تحلیل نقش وئیکرد و جایگاه او پرداخته، تا شاید از این رهگذر بتواند دلایل گمنامی این شخصیت اسطورهای را دریابد.
امروزه اطلاعات ما پیرامون زندگی «زرتشت» پیامبر بزرگ ایرانی چندان زیاد نیست به طور مثال از زمان و محل تولد وی به طور دقیق آگاهی نداریم. هدف مقاله حاضر، به دست آوردن زمان زیست این پیامبر، با استفاده از اطلاعات موجود در حماسه ملی، «آثار... more
امروزه اطلاعات ما پیرامون زندگی «زرتشت» پیامبر بزرگ ایرانی چندان زیاد نیست به طور مثال از زمان و محل تولد وی به طور دقیق آگاهی نداریم. هدف مقاله حاضر، به دست آوردن زمان زیست این پیامبر، با استفاده از اطلاعات موجود در حماسه ملی، «آثار الباقیه» ابوریجان بیرونی و «مجمل التواریخ و القصص» است. در این مقاله نشان داده شده که 345 تا 390 سال مربوط به دوران حکمرانی مادها و هخامنشیان از حماسه ملی ایران حذف شده است. با در نظر گرفتن مدت زمان پادشاهی شاهان کیانی از گشتاسب تا دارا، مدت زمان حذف شده مربوط به دوران مادها و هخامنشیان و با عنایت به اینکه اسکندر در 330 سال پیش از میلاد بر هخامنشیان غالب شده، تولد زرتشت 975 تا 1020 سال پیش از میلاد برآورد میشود. این یافته با تاریخ سنتی ذکر شده در ارداویرافنامه و بندهش حدود چهار قرن اختلاف دارد که برابر با مدت زمانی است که افتادگی در حماسه ملی رخ داده است
توجه به اهمیت رؤیا ریشه در تاریخ بلند بشر دارد و از منابع مسلم معرفتی در ادیان است. موضوع و پرسش این نوشته آن است که رؤیا چه نقش و جایگاهی در اندیشۀ مزدیسنایی داشته است. تحقیق نشان میدهد که از کهنترین ادیانی که از رؤیا در متون دینی آن... more
توجه به اهمیت رؤیا ریشه در تاریخ بلند بشر دارد و از منابع مسلم معرفتی در ادیان است. موضوع و پرسش این نوشته آن است که رؤیا چه نقش و جایگاهی در اندیشۀ مزدیسنایی داشته است. تحقیق نشان میدهد که از کهنترین ادیانی که از رؤیا در متون دینی آن یاد میشود و به اهمیت آن در اثبات آموزههای دینی اشاره میشود، متون دینی زردشت است. رؤیاهای متعددی در متون مزدیسنایی ذکر شده است که نشان از آن دارد که این دین الهی همچون همة ادیان بزرگ به رؤیا توجه داشته و بر اساس آن مسائل مهمی همچون حقانیت پیامبر آیین زردشت را بنا میگذاشتند. این توجه به رؤیا که در فلسفههای الهی و متون عرفانی ادامه مییابد، لزوم توجه به آن واقعة مهم بشری را تذکر میدهد. بیتوجهی به رؤیا از سوی محققان تاریخ ادیان و متخصصان متون دینی، اجحافی است که در باب این منبع معرفتی صورت میگیرد. در دورة معاصر تحقیق در باب رؤیا به بعضی از رشتههای علمی واگذار شده که کاملاً آن را از محتوای معرفت ماوراءیی تهی کرده و به فعالیتهای روانی و عصبی فروکاستهاند. رجوع به اهمیت رؤیا در متون دینی قدمی است برای بازگشت به تأمل جدی در باب این کشف عرفانی و منبع معرفتی الهامی.
نیایش های بر جای مانده از مانویان بیشتر به زبان های فارسی میانه و پارتی هستند.نیایش های مانوی عموما در بردارنده مضمون نجات نور و رستگاری روح درآمیخته با تاریکی و نادانی است. این نیایش های اغلب شعر گونه بوده و به صورت سرود هایی همراه با... more
نیایش های بر جای مانده از مانویان بیشتر به زبان های فارسی میانه و پارتی هستند.نیایش های مانوی عموما در بردارنده مضمون نجات نور و رستگاری روح درآمیخته با تاریکی و نادانی است. این نیایش های اغلب شعر گونه بوده و به صورت سرود هایی همراه با موسیقی درتالارهای مخصوص نیایش که در مانستان ها ساخته شده بودند، خوانده می شدند. نیایش های مانویان دارای دو جنبه فردی و اجتماعی بوده و نیایش ها و نماز های روزانه به صورت فردی یا جمعی همراه با آداب و مناسک خاصی خوانده می شدند. هدف از این پژوهش نگاهی اجمالی به مفهوم و جایگاه نیایش در باور مانویان با مطالعه موردی سه نیایش فارسی میانه است . این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای سه نیایش فارسی میانه مانوی: قطعهی نیایشی M4b، قطعه M20 و دستنوشتهی M174 را مورد واکاوی قرار داده است. مطالعه ی این نیایش ها نشان می دهد که نیایش های مانویان عموما دربردارنده عناصر بنیادین اندیشه و عرفان این کیش هستند. مضامینی چون تقابل تاریکی و روشنی، نجات روح یا نور در بند تاریکی و رستگاری آدمی، استغاثه به پدر بزرگی، درخواست یاری از ایزدان و جستجوی منجی از اصلی ترین مواردی هستند که در نیایش های مانویان بیان می شود. این نیایش ها گاه شکل اندرز به خود می گیرند و گاه به صورت درخواست بیان می شوند.
کیش زروانی از جمله انشعابات دین زردشتی است که از دیرباز در ایران باستان رواج داشته است. این کیش حول محور زروان) خدای زمان) میچرخد؛ بر اساس کیهان شناختِ این کیش، زروان به عنوان خدای اعلی و پدر اورمزد و اهریمن شناخته میشود، که پس از به... more
کیش زروانی از جمله انشعابات دین زردشتی است که از دیرباز در ایران باستان رواج داشته است. این کیش حول محور زروان) خدای زمان) میچرخد؛ بر اساس کیهان شناختِ این کیش، زروان به عنوان خدای اعلی و پدر اورمزد و اهریمن شناخته میشود، که پس از به وجود آوردن این دو، آفرینش و خلق جهان را به اورمزد و اهریمن میسپارد. زروانیسم کیش و مکتبی فکری و فلسفی است که به قول برخی صاحبنظران تاریخ ادیان از شاخههای دین زردشتی به حساب میآید که پیرامون بدنة این دین پیچیده و بارور شده است در حالیکه در ریشه با این درخت مشترک است. این بررسی بر آن است تا تاریخ اساطیری کیش زروانی را بیشتر باز شکافد و با معرفی بیشتر اسطوره زروان و کیهان شناخت و فلسفه زروانی، بر اساس سه متن پهلوی بندهش، گزیدههای زادسپرم و مینوی خرد جنبههای بیشتری از آموزههای این کیش ایران باستان را باز شناسد.
گویش بهدینی ازجمله گویشهای مرکزی ایران است که دری زردشتی یا گورونی نامیده میشود. این گویش خود دربردارندۀ دو گونۀ بهدینی یزدی و بهدینی کرمانی است که برخلاف شباهتهای بسیار، تفاوتهایی نیز میان آنها وجود دارد. به نظر میرسد در این گویش... more
گویش بهدینی ازجمله گویشهای مرکزی ایران است که دری زردشتی یا گورونی نامیده میشود. این گویش خود دربردارندۀ دو گونۀ بهدینی یزدی و بهدینی کرمانی است که برخلاف شباهتهای بسیار، تفاوتهایی نیز میان آنها وجود دارد. به نظر میرسد در این گویش واژهها و اصطلاحات دینی زردشتی دخیل از زبانهای اوستایی و پهلوی ساسانی، فراوانی وجود داشته باشد. در پژوهش پیش رو دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمانی بررسی شده است. روش کار میدانی (مصاحبه) و کتابخانهای بوده است. با استفاده از روشهای مصاحبه و مکالمۀ خودانگیخته از گویشوران جملهها و واژههای مورد نظر پرسیده شد و یا به گونۀ غیرمستقیم با انجام گفتگوهای هدفدار جملات و واژههای مورد نظر ضبط گردید. پس از بررسی، مشخص شد در دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان، ساختارهایی همچون ساخت کنایی حفظ شده است. همچنین، فعل در گویش بهدینی کرمانی دارای دو ستاک حال و گذشته است و علامت مصدری در گویش بهدینی کرمان پسوند ( mo:n-) است.
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکههای بدن او هستی شکل میگیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطورههای آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکلگیری زندگی بشری از نطفۀ او شباهت دارد. پوروشه که... more
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکههای بدن او هستی شکل میگیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطورههای آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکلگیری زندگی بشری از نطفۀ او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازۀ همۀ آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی میشود تا همۀ چهارپایان، جنگلها و روستاها، سرودها، مناجاتها و آیینها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمنها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود میآیند. این سرود شامل شانزده بیت است. در مقالۀ حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشهشناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسۀ اسطورۀ پوروشه و کیومرث شباهتها و تفاوتهای آنها بررسی شده است.
در توضیحات و معرفی یسن 29 اوستا که یکی از مهمترین و پیچیدهترین بخشهای گاهان به شمار میآید اشاراتی از سوی اوستاشناسان به نمایشی بودن این متن شده است اما درمورد ویژگیهای نمایشی متن و این که به طور دقیق بر چه اساس این نظریه مطرح میشود... more
در توضیحات و معرفی یسن 29 اوستا که یکی از مهمترین و پیچیدهترین بخشهای گاهان به شمار میآید اشاراتی از سوی اوستاشناسان به نمایشی بودن این متن شده است اما درمورد ویژگیهای نمایشی متن و این که به طور دقیق بر چه اساس این نظریه مطرح میشود یا با کدام نوع از گونهها و سبکهای نمایشی مطابقت میکند، تحقیق و توضیحات مفصلی وجود ندارد. آنچه مسلم است اینست که متن با توجه به موضوع و درونمایۀ آن نوعی تعزیه به شمار میآید که در این پژوهش سعی شده با پیگیری تعاریف نمایش به طور کلی و مروری بر پیشینۀ آن در ایران، ابتدا به احتمال وجود نمایشهای آیینی از این دست در آن روزگار کهن پرداخته شود و سپس با بررسی تعزیه و ریشههای آن در فرهنگ، اسطوره و نمایشهای آیینی ایران باستان و همچنین بررسی ویژگیهای تعزیه در یسن 29 اوستا آن را نه تنها به عنوان یک متن دینی بلکه به عنوان یک نمایشنامۀ آیینی و دستمایهای برای اجرای نوع خاصی از تعزیه متناسب با آنچه در آن روزگار مرسوم بوده است، بپذیریم.
در سالهای اخیر حوزه مطالعاتی نوینی در میان تلمودپژوهان پدید آمده است که روایتهای تلمودی را در بستر متون ایرانی (به ویژه متون فارسی میانه) بررسی مینماید. این شیوة پژوهش منجر به پدید آمدن یک شاخة مطالعاتی ویژه به نام مطالعات... more
در سالهای اخیر حوزه مطالعاتی نوینی در میان تلمودپژوهان پدید آمده است که روایتهای تلمودی را در بستر متون ایرانی (به ویژه متون فارسی میانه) بررسی مینماید. این شیوة پژوهش منجر به پدید آمدن یک شاخة مطالعاتی ویژه به نام مطالعات ایرانی-تلمودی[1] شده است. در این میان البته جای ایرانشناسان بسیار خالی است، ایرانشناسانی که میتوانند با دیدگاهی متفاوت از تلمودپژوهانِ عموماً یهودی غربی وارد این حوزه شوند. در همین راستا این مقاله به بررسی تطبیقی یک روایت از تلمود بابلی یعنی رساله گیتین 56ب و 57 الف با ارداویرافنامه میپردازد. رویکرد این مقاله برخلاف رویکرد عمومی موجود میان پژوهشگران مطالعات ایرانی-تلمودی -که بررسی روایتهای تلمودی در بستر فارسی میانه است- بررسی احتمال تأثیر گرفتن ارداویرافنامه از روایت تلمودی مورد اشاره است. بیگمان جا دارد که پژوهشگران حوزه مطالعات ایرانی-تلمودی به این روش نوین نیز روی آورده و به تاثیر روایتهای تلمودی -و یا به طور عام یهودی- بر متون فارسی میانه دوران ساسانی نیز بپردازند.
این جستار به بررسی و خوانش دو آجرنبشتة ایلامی تازه کشف شده میپردازد که به طور اتفاقی توسط نویسندگان مقاله در بهار 1398 در تپة باستانی دهنو و چغازنبیل کشف شدند و در حال حاضر در انبار پایگاه میراث جهانی شوش نگهداری میشوند. آجر نبشتة... more
این جستار به بررسی و خوانش دو آجرنبشتة ایلامی تازه کشف شده میپردازد که به طور اتفاقی توسط نویسندگان مقاله در بهار 1398 در تپة باستانی دهنو و چغازنبیل کشف شدند و در حال حاضر در انبار پایگاه میراث جهانی شوش نگهداری میشوند. آجر نبشتة اولی که به زبان اکدی و خط ایلامی میانه نوشته شده پس از خوانش و بررسی مشخص گردید به «ایگی– هَتِت» پادشاه دوران ایلام میانه (کلاسیک) تعلق دارد و به تمامی مشابه آجرنبشتههایی هست که در تپة دهنو خوزستان یافت شدهاند. این آجرنبشته به بازسازی معبد ایزدبانو «مَنزَت» توسط این پادشاه ایلامی اشاره دارد. آجرنبشتة دومی که از چغازنبیل به دست آمده و از نظر کتیبهشناسی و سبکشناسی به نظر میرسد مربوط به پادشاهِ نامیِ ایلامی «اونتَش-نَپیریشَ» باشد به خط و زبان ایلامی میانه نگارش شده و در آن به ساخت معبدی بلند اشاره دارد. هر دو آجرنبشته شکسته و به شدت آسیب دیدهاند و جز تکه کتیبههای ناقص به شمار میآیند.
واژهها معرف زبانهای گوناگون هستند و با از بین رفتن و کم شدن آنها زبانها نابود میشوند؛ واژهها در اصل از عملکرد واژهسازی ساخته میشوند، مقصود از واژهسازی، سازوکاری فعال است که به صورت تکرارشونده بر تعداد واژههای زبان... more
واژهها معرف زبانهای گوناگون هستند و با از بین رفتن و کم شدن آنها زبانها نابود میشوند؛ واژهها در اصل از عملکرد واژهسازی ساخته میشوند، مقصود از واژهسازی، سازوکاری فعال است که به صورت تکرارشونده بر تعداد واژههای زبان میافزاید و به روشهای مختلفی واژههای زبان را تولید میکند. به بیانی دیگر، به ترکیب تکواژها و ساختن واژگان جدید، واژهسازی گویند زبانهای ایرانی باستان، به ویژه اوستایی، در زمینة واژهسازی بسیار غنی و متنوع بوده است. مهریشت از یشتهای مهم و کهن است که تمام ویژگیهای خاص یشتها را حفظ کرده و دومین یشت بلند اوستا است و به دلیل دارا بودن دایرة واژگانی متنوع و وسیع، برای شناخت و ارزیابی این زبان ارزنده است. مطالعة دایرة واژگانی وسیع و ارزنده میتواند ذهن را برای ساخت واژگان نو در فارسی امروز، روشنتر کند. در این مقاله نخست به شرح مختصر انواع روشهای واژهسازی در زبان اوستایی پرداخته وسپس واژهسازی مرکب توضیح داده میشود و در نهایت واژگان مرکب متن مهریشت اوستا مورد بررسی قرار میگیرند.
زبان بلوچی یکی از زبانهای ایرانیِ نوِ شمال غربی است که در داخل مرزهای ایران و خارج از آن، بهویژه در پاکستان بیشترین گویشور را دارد. نکتهای که بررسی این زبان و مقایسة آن با زبانهای دورههای کهن را ایجاب میکند، محافظهکاری و تلاش برخی... more
زبان بلوچی یکی از زبانهای ایرانیِ نوِ شمال غربی است که در داخل مرزهای ایران و خارج از آن، بهویژه در پاکستان بیشترین گویشور را دارد. نکتهای که بررسی این زبان و مقایسة آن با زبانهای دورههای کهن را ایجاب میکند، محافظهکاری و تلاش برخی گویشهای آن در حفظ ویژگیهای دیرین است. پژوهش حاضر به بررسی روند تحول دو واکة مرکب کوتاهِ /ai/ و /au/ و همچنین فرایند گردش واکهای ایرانی باستان در پنج گویش دَلگانی، بَزمانی، بُمپوری، لاشاری و زِرباری میپردازد و دادههای آن که معمولاً به روش میدانی جمعآوری شده، نشان میدهد این واکهها در سه گویش مرکزیترِ بمپوری، لاشاری و زرباری غالباً به واکههای مرکب /iǝ/ و /uǝ/ تبدیل شدهاند و همچنین بازماندههایی از فرایند گردش واکهای ایرانی باستان را در این گویشها میتوان دید. بررسی تاریخی واکههای مرکب /iǝ/ و /uǝ/ در برخی گویشهای زبان بلوچی نشان میدهد که این واکهها در دورة باستان نیز واکههای مرکب بودهاند، بنابراین مقایسة این واکهها با واکههای مجهول فارسی میانه یا واکههای سادة فارسی نو که بر اساس آن برخی از پژوهشگران این واکهها را «مرکبشده» قلمداد کردهاند، نادرست بوده و بار دیگر ضرورت توجه به مطالعات درزمانی یک زبان، در کنار مطالعات همزمانی آن را یادآوری میکند.
داستانِ ضحّاک یکی از داستانهایِ شاهنامه است که پیش از این پژوهشگران آن را از ابعادِ گوناگون سنجیدهاند. نگارنده نیز در این جستار بر آن است به روشِ توصیفی ـ تحلیلی برخی همانندیهایِ این داستان را با اسطورههایِ مانوی آشکار سازد.... more
داستانِ ضحّاک یکی از داستانهایِ شاهنامه است که پیش از این پژوهشگران آن را از ابعادِ گوناگون سنجیدهاند. نگارنده نیز در این جستار بر آن است به روشِ توصیفی ـ تحلیلی برخی همانندیهایِ این داستان را با اسطورههایِ مانوی آشکار سازد. دستاوردهایِ پژوهش نشان میدهد که میانِ اساطیرِ مانوی و آنچه در داستانِ ضحّاکِ شاهنامه آمده است، همسانیهایی به این ترتیب دیده میشود: همانگونه که در کیش مانی دیوِ آز مادینه است، ضحّاک نیز بنا به گواهیهایی مادینه است؛ شاید بتوان دو مارِ رُسته بر دوشِ ضحّاک را تعبیری از دو عفریتِ نر و ماده در کیشِ مانی دانست که نمیتوان آن دو را منقطع کرد و در حال رشد هستند؛ در متنهایِ مانوی، اَژْدَهایِ تاریکی را میبینیم که در شباهنگام، بسیار درد و مرگ میزاید به همانسان که اَژْدَهایِ شاهنامه، هر شب دو مردِ جوان را به آزیگری میکُشد؛ در باورهایِ مانی، هرمزدبغ و فرزندانش به تاریکی میآمیزند که این ترفندی است جنگی و قصدِ رهایی در آن است چنانکه ارمایل و گرمایل نیز به ضحّاک میآمیزند امّا رهاییِ انسانها را در نظر دارند؛ در متنهایِ مانوی، همانگونه که عیسایِ درخشان آدم را از وجودِ آز آگاه میکند، در شاهنامه کاوه مردمان را از وجودِ ضحّاک (آز) میآگاهانَد؛ در متنهایِ مانوی، پس از آنکه مهرایزد، هرمزدبغ را از مغاکِ اهریمن رهایی میبخشد، دیوان و اَژْدَهایان را در کوهستان بهبند میکَشد همچنانکه فریدونْ ضحّاک را در کوه در بند میکند؛ همانگونه که اَشَقْلون از زادنِ فرزندِ گیهْمُرْد اندوهناگ و بیمار میشود، ضحّاک نیز با آگاهی از تولّدِ فریدون غمگین میگردد و همانسان که گیهْمُرْد، نامِ درختِ لوتوس را بر فرزند مینهد، فریدون نیز درختِ بارْوَر خوانده میشود. اَشَقْلونْ گاو و درخت را نابود میکند و ضحّاکْ مرغزار و گاوِ درونِ آن را از میان برمیدارد.
سوءتفاهمی در کار است که گروهی از ایرانیان را «فارس» مینامد. بنابر این برداشت و اشتباه، «مردم فارس» به کسانی دیگر، یعنی ترک زبان در آذربایجان و دیگر نقاط ایران، به اقوام کرد و بلوچ، عربی زبانان در خوزستان، و نیز ناگزیر لرها و مردمان... more
سوءتفاهمی در کار است که گروهی از ایرانیان را «فارس» مینامد. بنابر این برداشت و اشتباه، «مردم فارس» به کسانی دیگر، یعنی ترک زبان در آذربایجان و دیگر نقاط ایران، به اقوام کرد و بلوچ، عربی زبانان در خوزستان، و نیز ناگزیر لرها و مردمان گیلان و مازندران، و حتی زرتشتیان اجحاف میکنند و ستمی روا میدارند. این مقاله میکوشد تا روشن سازد که اصلاً در بنیاد و اساس خود، چنین گمانی نادرست و ناروا است. این سوءتفاهم از آن برمیخیزد که در ایران از دیرباز، از روزگار هخامنشیان، اقوامی مختلف، با زبانهایی مختلف میزیستهاند و میزیند، که حکومتی واحد، و دولتی مشترک، با روابط رسمی و قانونی فراگیر داشتهاند و دارند. این مردم از همان زمان، زبان رسمی فارسی را، ابتدا در گفتار و کاربرد شفاهی، و سپس هم بصورت شفاهی و گفتاری، و هم بصورت نوشتاری به کار بردهاند و از آن بسانِ ابزاری ارتباطی بهره جستهاند. از این جهت، در واقع شمار بسیاری از اینان دارای دو زبان مادریاند و دو زبانه به شمار میروند. درست نیست اگر آنان را که فقط یک زبان مادری دارند، سهواً «فارس» بنامیم و ادّعا کنیم که « مردم فارس» بواسطة نداشتن زبان مادری دیگری جز «زبان پارسی» بر دیگر مردم در این خطّة وسیع از جهان، و به اصطلاح در حوزة فرهنگ نوروز، به دیگران اجحاف و ستمی روا میدارند.
در همه ادیان، آزمودن انسانها از طریق رنج و سختی، از جمله روشهایی است برای سنجش میزان ایمان و توکل بر آفریدگار. هرچه آدمی در تحمل شدائد بردبارتر باشد، باور و اعتقادش خالصتر و نابتر خواهد بود. اینکه مصدر بروز این رنجها کیست و یا چیست،... more
در همه ادیان، آزمودن انسانها از طریق رنج و سختی، از جمله روشهایی است برای سنجش میزان ایمان و توکل بر آفریدگار. هرچه آدمی در تحمل شدائد بردبارتر باشد، باور و اعتقادش خالصتر و نابتر خواهد بود. اینکه مصدر بروز این رنجها کیست و یا چیست، در ادیان مختلف پاسخهایی متفاوت دارد. اما آنچه مهم است آگاهی نسبت به اینکه هدف نیروهای اهریمنی، نابودی و تباهی جان و روان آدمی است و آن کس که بتواند از گذر این محنتها، روان خود را پاک و سالم نگاه دارد، پیروز این آزمون است. این مضمون در قالب قصه ایوب در متن عهد عتیق آمده است. داستان ایوب، نمونهای شاخص از آن نوع روایات دینی است که در آن انسانی درست کردار و باورمند، ایمانش به سنجه رنج و بلایا آزموده شده و او به پشتوانه توکل و اعتماد بر خداوند، از این آزمون سربلند بیرون میآید. این نوشتار در پی آنست تا این محتوا را در متون دینی مزدایی جستجو کرده و ضمن مقایسه آن با متن عهد عتیق، میکوشد که دریابد آیا این نوع نگاه به انسان و آزمودن او به بلایا و مصائب در باورهای مزدیسنایی، مقولهای آشنا و تکرارشونده است؟ آیا در سیاق جهانبینی زرتشتی، چنین شیوه و کارکردی برای محنتها و رنجهای بشری مورد نظر بوده است؟
ﻧﻤﺎدﮔﺮاﯾﯽ ﯾﮑﯽ از اﺑﺰارﻫﺎی ﺑﯿﺎن ﺗﺼﻮﯾﺮی و اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ در آﺛﺎر ﺻﻨﺎﻋﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻤﺎدﯾﻨﯽ ﮐﻪ در ﻫﻨﺮ اﯾﺮاﻧﯽ ﺟﻠﻮهﮔﺮی ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺳﯿﻤﺮغ اﺳﺖ. ﺳﯿﻤﺮغ ﺟﺎﻧﻮری اﺳﺖ اﺳﻄﻮرهای ﮐﻪ ﻧﻤﺎد و ﻧﻤﺎﯾﻨﺪة اﻫﻮراﯾﯽ و اﯾﺰدی و ﻧﯿﮏ ﺑﺨﺘﯽ اﺳﺖ. ادوار... more
ﻧﻤﺎدﮔﺮاﯾﯽ ﯾﮑﯽ از اﺑﺰارﻫﺎی ﺑﯿﺎن ﺗﺼﻮﯾﺮی و اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ در آﺛﺎر ﺻﻨﺎﻋﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻤﺎدﯾﻨﯽ ﮐﻪ در ﻫﻨﺮ اﯾﺮاﻧﯽ ﺟﻠﻮهﮔﺮی ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺳﯿﻤﺮغ اﺳﺖ. ﺳﯿﻤﺮغ ﺟﺎﻧﻮری اﺳﺖ اﺳﻄﻮرهای ﮐﻪ ﻧﻤﺎد و ﻧﻤﺎﯾﻨﺪة اﻫﻮراﯾﯽ و اﯾﺰدی و ﻧﯿﮏ ﺑﺨﺘﯽ اﺳﺖ. ادوار ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ و ﺻﻔﻮی ﺑﻪﻋﻨﻮان دو دورة ﺗﺎرﯾﺨﯽ درﺧﺸﺎن از ﻧﻈﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻫﻨﺮی ﯾﮑﯽ در ﺗﺎرﯾﺦ اﯾﺮان ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم و دﯾﮕﺮی در اﯾﺮان اﺳﻼﻣﯽ، دو ﻋﺼﺮ ﻃﻼﯾﯽ ﺑﺮای ﻣﻄﺎﻟﻌﮥ ﺣﻀﻮر اﯾﻦ ﻧﻘﺶ در ﻫﻨﺮ و ﻓﺮﻫﻨﮓ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﻮش ﺳﯿﻤﺮغ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ درآﻣﺪه در آﺛﺎر ﺻﻨﺎﻋﯽ ﺑﺎﻗﯽﻣﺎﻧﺪه از ادوار ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ و ﺻﻔﻮی اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﺑﺎ ﺟﻤﻊ-آوری اﻃﻼﻋﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻧﯿﺰ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﺼﺎوﯾﺮ در ﺟﺪاول ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ و در ﭘﺎﯾﺎن ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺳﯿﻤﺮغ در ﻫﻨﺮ دورة ﺻﻔﻮی ﭼﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮاﺗﯽ از ﻧﻈﺮ ﻇﺎﻫﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دورة ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ و ﺗﺸﺎﺑﻪ و ﺗﻔﺎوت آنﻫﺎ در ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺳﯿﻤﺮغ ﻫﻤﻮاره ﺷﺨﺼﯿﺖ اﻟﻬﯽ و ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮد را ﭼﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم- در ﻋﻬﺪ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ- و ﭼﻪ در دوران اﺳﻼﻣﯽ- در ﻋﻬﺪ ﺻﻔﻮی- ﺣﻔﻆ ﮐﺮده و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﮐﻤﯽ ﭼﺮﺧﺶ، و ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎوت در ﻣﻌﻨﯽ
ﺳﯿﻤﺮغ ﻫﻤﻮاره ﺷﺨﺼﯿﺖ اﻟﻬﯽ و ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮد را ﭼﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم- در ﻋﻬﺪ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ- و ﭼﻪ در دوران اﺳﻼﻣﯽ- در ﻋﻬﺪ ﺻﻔﻮی- ﺣﻔﻆ ﮐﺮده و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﮐﻤﯽ ﭼﺮﺧﺶ، و ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎوت در ﻣﻌﻨﯽ
از دورة ایران باستان، آثار بسیاری به زبانهای باستانی ایران، به جای مانده است که برخی از این آثار، منظوم دانسته شدهاند. شعر ایرانی بر اساس سندهای موجود به روزگار زرتشت میرسد و از گاهان، سرودههای دینی زرتشت آغاز میشود. همچنین میتوان... more
از دورة ایران باستان، آثار بسیاری به زبانهای باستانی ایران، به جای مانده است که برخی از این آثار، منظوم دانسته شدهاند. شعر ایرانی بر اساس سندهای موجود به روزگار زرتشت میرسد و از گاهان، سرودههای دینی زرتشت آغاز میشود. همچنین میتوان به منظومههای دیگری که به زبانهای پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی به جای ماندهاند اشاره کرد، همچون درخت آسوریگ ، یادگار زریران، جاماسپ نامه و نیز سرودنامههای مانی پیامبر به زبان مانوی. سرودههای ایران باستان را میتوان به دو بخش تقسیم کرد، سرودههای دینی و سرودههای غیر دینی. ایرانشناسان، وزن هجایی را ، وزن موجود در اشعار آن دوره معرفی کردهاند و برخی نیز قائل به وزن ضربی بودهاند. اعتقاد بر این است که اشعار یشتها موزون به وزن ضربی بودهاند اما در مقابل اشعار گاهان که سرودههای خود زرتشت است بر وزن هجایی سروده شدهاند. از وجود طبقهای به نام طبقه شاعران در ایران باستان اطلاعی در دست نیست. آنچه که به طورقطع میدانیم، تنها وجود طبقهای به نام گوسانان در روزگار پارتیان وخنیاگران در زمان ساسانیان است که شاعرـ نوازندگانی بودند که در کوچه و بازار اسباب شادی مردم و نیز درباریان را فراهم میکردند. آثار مکتوبی از آنان در دست نیست چرا که آنان ، فقط شاعر- نوازندگانی بودهاند که از شعر و موسیقی توأمان بهره میبردند. در این پژوهش که دادهها از طریق تحقیقات کتابخانهای به دست آمده، به شناخت نخستین شاعران ایران خواهیم پرداخت. از میان آثار منظوم موجود، سرایندة اندک آثاری، به طور یقین بر ما آشکار است مانند گاهان زرتشت یا سرودنامههای مانی. هدف از این پژوهش شناخت و کسب اطلاع از شعر و شاعران ایران پیش از اسلام است ولی شوربختانه در انتساب بسیاری از آثار، تردید وجود دارد و نام سراینده آنها برما ناپیدا است مانند یشتها. از این رو تنها راه پیش رو برای شناختن شاعران این دوره آن است که نام افرادی که آثار منظوم بدانها منسوب است را ذکر کنیم که در این میان، میزان اطمینان ما از این انتسابِ ناگزیر، گاه بسیار زیاد است همچون انتساب گاهان به زرتشت و شاعر دانستن وی و گاه میزان اطمینان ما بسیار اندک است مانند شاعر دانستن داریوش هخامنشی به سبب شعر دانستن بخشی از کتیبه بیستون، چرا که بر ما آشکار نیست که آیا داریوش تنها فرمان نوشتن چنین کتیبهای را داده است یا اینکه وی متن کتیبه را نیز خود فرموده است. در برخی موارد هم اطلاعات ما تنها در حد ذکر نام اثر ادبی است که نویسنده یا سرایندة آن نا معلوم است. شرقشناسان و دانشمندان بسیاری دربارة شعر در ایران باستان به تحقیق و مطالعه پرداختهاند و مقالات و رسالات گوناگونی در این باره نوشتهاند، همچون لازار، بنونیست، هنینگ ، گِلدنر ، بویس، محمد تقی بهار، محسن ابوالقاسمی و ابوالقاسم اسماعیل پور.
در متون پهلوی اشکانی ِمانوی و نیز سغدیِ بودایی و مانوی، فعلی مشترک با آوانویسی āžay_[1] بکار رفته است که پژوهشگرانِ زبانهای ایرانی معنای آن را در متون پهلوی اشکانی "باز زاده شدن" و در متون سغدی "زاده شدن" در نظر گرفتهاند. در مورد وجود... more
در متون پهلوی اشکانی ِمانوی و نیز سغدیِ بودایی و مانوی، فعلی مشترک با آوانویسی āžay_[1] بکار رفته است که پژوهشگرانِ زبانهای ایرانی معنای آن را در متون پهلوی اشکانی "باز زاده شدن" و در متون سغدی "زاده شدن" در نظر گرفتهاند. در مورد وجود همزمان این فعل با یک شکل و معنای بسیار نزدیک در زبانهای پهلوی اشکانی و سغدی، پژوهشگران با تردید این موضوع را بیان میکنند که احتمالاً اصل واژه سغدی بوده و در پهلوی اشکانی به شکل وامواژه وارد شده است. در این پژوهش به وجود این فعل در زبان تالشی پی میبریم و معنا و گونههای این فعل را در تالشی و زبانهای ایرانی میانه بازگو میکنیم.
مادیان هزار دادستان متنی حقوقی به خط و زبان پهلوی است. این متن تنها کتابی از این دوران است که به مسائل حقوقی پرداخته است. بردهداری، قیمومت، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق، فرزندخواندگی و ... از جمله موضوعات مطرح در این متن است. آنچه که در... more
مادیان هزار دادستان متنی حقوقی به خط و زبان پهلوی است. این متن تنها کتابی از این دوران است که به مسائل حقوقی پرداخته است. بردهداری، قیمومت، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق، فرزندخواندگی و ... از جمله موضوعات مطرح در این متن است. آنچه که در این پژوهش بررسی شده قوانین حقوقی مربوط به فرزندخواندگی است. این مقاله شامل سه بخش است: در بخش نخست، مفهوم فرزندخواندگی و اصطلاحات مربوط به آن در این متن معرفی میشود؛ در بخش دوم، مراحل فرزندخواندگی که شامل واگذاری، پذیرش، توافق دو طرف، انواع واگذاری و ... است مورد بررسی قرار میگیرد؛ در بخش سوم، قوانین استخراج شده از متن که در رابطه با دارایی، ارث، وظایف، سالاری و ستوری فرزندخوانده است، بیان میشود. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که فرزندخواندگی در این دوره چگونه بوده، چه قوانینی داشته و احکام موجود در چه زمینههایی صادر شده است. نتیجه این پژوهش حق پدر را در واگذاری و پدرخوانده را در پذیرش فرزند بیان و توافق آن دو را روشن میسازد. همچنین به بیان اختلاف نظرات در مسئلۀ ستوری، سالاری و ارث فرزندخوانده میپردازد.
در موضوع چگونگی دین و آیین شاهان هخامنشی و مخصوصاً چند پادشاه نخست این سلسله، گفتگوها و اختلاف نظرها در میان پژوهندگان و خصوصاً مورخان و زبانشناسان بسیار است. برخی آنان را زرتشتی گفتهاند و برخی رأی مخالف داده و برخی هم در این معنا راه... more
در موضوع چگونگی دین و آیین شاهان هخامنشی و مخصوصاً چند پادشاه نخست این سلسله، گفتگوها و اختلاف نظرها در میان پژوهندگان و خصوصاً مورخان و زبانشناسان بسیار است. برخی آنان را زرتشتی گفتهاند و برخی رأی مخالف داده و برخی هم در این معنا راه به دیانت هندوایرانیان بردهاند. به طور کلی، آنچه در اینباره گفته و راندهاند، یا بر شواهد تاریخی تکیه دارد یا بر دلالتهای زبانشناختی و چنین مینماید که در این عرصه، کسی به بررسی محتوا و مفاهیم موجود در کتیبههای هخامنشی نپرداخته است و آنها را بنا به رویکردی دینپژوهانه با مبانی آموزهها یا جانمایههای دین زرتشت مقایسه ننموده است. این همه در حالی است که شعار اصلی و پُربسآمد هخامنشیان که داریوش برای تبیین مبانی مشروعیت خود آن را بر کتیبههایش به یادگار گذاشت و زمین و آسمان و مردم و شادی را آفریدة اهورامزدا اعلام کرد، بر بنیانی عمیقاً زرتشتی تکیه دارد.
Research Interests:
در سالیان اخیر پژوهشهای درخورنگرش و ارزشمندی دربارة اساطیر ایران، و بهویژه شخصیّت جمشید انجام شده است. این شخصیّت چنان ابعاد گستردهای دارد که هر کس از دیدگاهی به یک یا چند ویژگی او نگریسته است. یکی از معمّاهای مربوط به جم، دو ابزاری... more
در سالیان اخیر پژوهشهای درخورنگرش و ارزشمندی دربارة اساطیر ایران، و بهویژه شخصیّت جمشید انجام شده است. این شخصیّت چنان ابعاد گستردهای دارد که هر کس از دیدگاهی به یک یا چند ویژگی او نگریسته است. یکی از معمّاهای مربوط به جم، دو ابزاری است که اهورهمزدا به او داد تا جهان مادّی را گسترش دهد و ببالاند. در این مقاله سعی بر این است که با ارائة دلایل مستدل، چیستی این دو ابزار نشان داده شود، و از آن طریق برخی دیگر از ابعاد ناشناختة این شخصیّت شگفت کشف و نموده شود. در پایان با ذکر مطالبی که دربارة ذوالقرنین در قرآن آمده است، تشابهات جم و ذوالقرنین ذکر میشود، و بر اساس آن این نظریه مطرح میشود که جم و ذوالقرنین در اصل یک شخصیت واحد هستند. با بیان این مطلب که ذوالقرنین همان جم هندوایرانی است، میتوان به این قائل شد که جم در اصل یک شخصیت تاریخی بوده است.
تماس بین دو قوم پارسیان و ایلامیان که از سدههای نهم و هشتم پیش از میلاد با یکدیگر هممنزل شده بودند فقط به حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی محدود نشده بلکه به دایرة واژگان و زبان نیز مربوط میشود و در اثر برخورد و تماس زبانهای این... more
تماس بین دو قوم پارسیان و ایلامیان که از سدههای نهم و هشتم پیش از میلاد با یکدیگر هممنزل شده بودند فقط به حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی محدود نشده بلکه به دایرة واژگان و زبان نیز مربوط میشود و در اثر برخورد و تماس زبانهای این دو قوم با یکدیگر یعنی پارسی باستان و ایلامی (ایلامی هخامنشی)، قرضگیری واژگانی، که امری اجتناب ناپذیر در هر نوع از تماس زبانی است، صورت گرفت و واژگان زیادی از هر دو زبان به زبان دیگری راه یافتند. در این بین عبارات کنایهآمیزی در نسخة ایلامی کتیبههای هخامنشی یافت میشود که اگرچه منشأ آنها روشن نیست، اما با برخی عبارات کنایهآمیز در فارسی میانه، فارسی دری و فارسی نو قابل مقایسه هستند. در این جستار دو نمونه از عبارات کنایهآمیز ایلامی هخامنشی مورد بررسی قرار گرفته و نمود آنها در زبانهای ایرانی مشخص گردیده است.
استقلال امر سیاسی در دورهی ساسانی نظام سیاسی را واداشت تا رابطهی خود را با دیگر سپهرهای اجتماعی از نو تعریف کرده و بکوشد بر آنان چیره شود. بدینمنظور شاهان ساسانی دست به تمرکز قدرت زده و حاکمیت در معنای نقطهی برین انتساب را، به ویژه از... more
استقلال امر سیاسی در دورهی ساسانی نظام سیاسی را واداشت تا رابطهی خود را با دیگر سپهرهای اجتماعی از نو تعریف کرده و بکوشد بر آنان چیره شود. بدینمنظور شاهان ساسانی دست به تمرکز قدرت زده و حاکمیت در معنای نقطهی برین انتساب را، به ویژه از طریق سازماندادن به روحانیت زردشتی، محقق کردند. این امر سبب شده تا بسیاری از پژوهشگران این پادشاهی را، حداقل از منظر ایدئولوژی سیاسی آن، نمونهای از شاهی مطلقه به شمار آورند که مهمترین پیامد حقوقی آن ادعای فراتر بودن شاه از قواعد حقوقی موجود است. این پژوهش میکوشد تا در ضمن تحلیل دلالتهای مختلف مفهوم «حاکمیت»، بار دیگر به پرسش از رابطهی آن با حقوق در این دوره بپردازد و نشان دهد که چگونه الهیاتِ سیاسیِ دوبنی زردشتی که در آن قدرت خداوند مقید به «امکان» و «خیر» است و مفاهیم بنیادین آن همچون «فرّه»، «اشه»، «شاهی آرمانی» و «دادگری»، گونهای از حقوق طبیعی را ایجاد کردند که با مجموعهای از قواعد فقهی-حقوقی همراه شد و از سطح هنجارهای اخلاقی صرف فراتر رفت. اینگونه بود که شاهان ساسانی با سازمانمند کردن دین زردشتی در توری گرفتار شدند که خود تنیده بودند و امکان ایجاد حاکمیت مطلقه در معنای قدرت قانونگذاری را از دست دادند. در ادامه این پژوهش نشان میدهد که چگونه از دل جدال میان این قواعد فقهی-حقوقی با کوشش شاهان ساسانی برای تحقق حاکمیت مطلقه که نیازمند ادعای عصمت سیاسی است، منصب شاهی از شخص شاه متمایز و خطاناپذیری نه به شاه، بلکه به تاج نسبت داده شد.
دو بُنگرایی یا دوگانهباوری، اعتقاد به وجود دو مبدأ خیر و شر در نظام هستی، از باورهای قدیم آریاییان بهشمار میآید. درگاتها یا سرودهای زرتشت که کُهنترین بخش اوستا است، دوبُنگرایی به صورت تقابل دو روانِ همزاد جلوهگر گشته است؛... more
دو بُنگرایی یا دوگانهباوری، اعتقاد به وجود دو مبدأ خیر و شر در نظام هستی، از باورهای قدیم آریاییان بهشمار میآید. درگاتها یا سرودهای زرتشت که کُهنترین بخش اوستا است، دوبُنگرایی به صورت تقابل دو روانِ همزاد جلوهگر گشته است؛ سپندمینو یا روان مقدس در برابر انگرهمینو یا روان پلید قرار میگیرد. چگونگی آفرینش این دو روانِ همزاد به عنوان مبانی یزدانشناسی در دینِ زرتشت و حدِ مسئولیت اهورامزدا در ایجاد این دو روحِ مقدس و پلید از جمله مسائلی است که همواره محل اختلاف صاحبنظران بوده است؛ چنانکه برخی به دو بُنی بودن کیش زرتشت باور دارند و برخی دیگر آن را کیشی یگانهباور میدانند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تأمل در اندیشهها و دلایل صاحبنظران مختلف در مورد چگونگی ایجاد روان پلید، یگانگی یا عدم یگانگی اهورامزدا و روحِ مقدس و نیز تضاد و ستیز این دو روان میپردازد. اگرچه زرتشت، اهورامزدا را به عنوان خدای برتر که یگانه منشأ آفرینش است معرفی میکند، اما از اندیشة دوگانهباوری آریاییان چندان فاصله نمیگیرد و این دوباوری را در نظام اخلاقی نوین خود بهکار میگیرد؛ آنچنان که در بُعد نظری دینی یگانهباور است و تنها در عمل که اساس آن انتخاب میان نیک و بد است به دوگانگی گرایش دارد.
جستار این مقاله بررسی معنی واژه پارس است. در برخی از لغتنامهها علاوه بر اینکه پارس در مفهوم قوم پارسیان، و محل استقرار آنها بیان شده است، به معنی «پارس کردن» نیز آمده است. از اینرو این مقاله به دنبال آن است که مدارک و شواهد را بررسی... more
جستار این مقاله بررسی معنی واژه پارس است. در برخی از لغتنامهها علاوه بر اینکه پارس در مفهوم قوم پارسیان، و محل استقرار آنها بیان شده است، به معنی «پارس کردن» نیز آمده است. از اینرو این مقاله به دنبال آن است که مدارک و شواهد را بررسی کند تا به استناد منابع در دسترس، معنی واقعی این واژه مشخص شود. نتیجة بررسی هیچ منبع و مدرک مستندی را که نمایانگر مفهوم این واژه باشد در اختیارمان قرار نداده است. اما پارس در منابع متعددی به معنی قوم و قبیله پارسیان، استان فارس و سرزمین ایران آمده است. پارس نام قوم پارسیان (هخامنشیان) است که در کتیبههای هخامنشی در مفهوم «قبیله پارسی» به کار رفته است. این نام ابتدا به محل شکلگیری حکومت پارسیان، که حدود استان فارس فعلی است، اطلاق میشد و با قدرت گرفتن هخامنشیان و توسعة قلمرو آنان، به کل سرزمین ایران و قوم ایرانی داده شد. واژة «پارس» در گذر زمان جای خود را به تلفظ عربی این کلمه یعنی«فارس» داده است. معانی دیگری که به قرینه می توان برای واژة پارس بیان کرد از این قبیلاند: محل استقرار، جنگجو، پهلوان و گرز افکن.
در این مقاله به بررسی معنایی و اشتقاقی واژۀ ویذ/ وید که در بیتی منسوب به رودکی آمده میپردازیم. در فرهنگهای کهن فارسی دو معنای «گم» و «کم» برای این واژه آمده و مشخص نیست معنای اصیل واژه کدام است. سعی ما بر آن است تا با بررسی نسخ... more
در این مقاله به بررسی معنایی و اشتقاقی واژۀ ویذ/ وید که در بیتی منسوب به رودکی آمده میپردازیم. در فرهنگهای کهن فارسی دو معنای «گم» و «کم» برای این واژه آمده و مشخص نیست معنای اصیل واژه کدام است. سعی ما بر آن است تا با بررسی نسخ فرهنگهای مختلف فارسی و شواهد شعری که واژۀ مورد بحث در آنها آمده، معنای درست واژه را دریابیم. در این راه صورتهای ایرانی باستان و ایرانی میانۀ واژه را بازسازی و شناسایی میکنیم و گونههای دیگر احتمالی واژه را در فارسی دری و طبری زیدی نشان میدهیم. با توجه به شواهد احتمالاً معنای صحیح واژه «گم» است و معنای «کم» تحت تأثیر خصیصۀ املایی نگارش حرف «گ» به صورت «ک» در متون قدیمی فارسی پدید آمده است.